دنیای دیجیتال پر از واژهها و اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ و مخففهای بازاریابی اینترنتی است. مخففها مثل ROI (بازگشت سرمایه)، CTR (نرخ کلیک)، KPI (شاخص عملکرد کلیدی) و واژههایی از این دست.
این موضوع مثل مطالعۀ یک زبان جدید، چالشبرانگیز است. این زبان جدید به شما چه میگوید؟ ما میخواهیم این موضوع و اصطلاحات بازاریابی اینترنتی را برای شما تشریح کنیم، بیایید شروع کنیم.
دیجیتال مارکتینگ مثل چتر است که خیلی از اصطلاحات بازاریابی اینترنتی را دربرمیگیرد، از جمله بهینهسازی موتور جستجو، ppc، بازاریابی از طریق شبکههای اجتماعی و ایمیل مارکتینگ.
دیجیتال مارکتینگ را به بخشهای مختلف شامل بازاریابی از طریق شبکههای اجتماعی، بازاریابی از طریق موتورهای جستجو و ایمیل مارکتینگ تقسیم میکنیم. بعضی از تجارتهای دیجیتال ممکن است شامل هر سه بخش باشند بنابراین خوب توجه کنید:
KPI (Key Performance Indicator) شاخص عملکرد کلیدی
یکی از واژهها و اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ شاخص عملکرد کلیدی است. این واژه میتواند میزان یا معیاری باشد برای اندازهگیری میزان موفقیت هر نوع بیزینس یا تجارتی در بازار رقابتی. شاخص عملکرد کلیدی شما میتواند هر نوع تحلیلی از جمله نرخ کلیک، نرخ تعهدات مالی، نرخ عقد قرارداد و نرخ ابطال قراردادها و مانند اینها باشد.
(CPA (Cost Per Acquisition هزینه به ازای هر فعالیت
این واژه آیتمی را معرفی میکند که به وسیلۀ آن هزینۀ به دست آوردن هر مشتری را تخمین میزنید. این مقدار به وسیلۀ تقسیم مجموع هزینۀ کمپین بر تعداد مذاکرات به دست میآید. این آیتم مهم است، چراکه نشان دهندۀ هزینهای است که برای هر مذاکره صرف میکنید. اگه این مقدار بالا باشد، شما باید تمرکز خود را روی کار دوباره یا کمپین مارکتینگ جدید بگذارید.
(lookalike audience) مخاطبان مشابه
مخاطبان مشابه با ایمیل لیستها ساخته میشوند. با استفاده از مخاطبان مشابه میتوانید کاربران واقعی را هدف قرار دهید. شما میتوانید لیست ایمیلهای خود را، روی صفحه کمپین تبلیغاتی فیسبوک خود بارگذاری کنید، تا فیسبوک کاربران مشابه را پیدا کند. با مخاطبان مشابه شما میتوانید به مشتریان جدید برسید که مشتریان فعلی و واقعی شما هستند.
اگر شما یک لیست ایمیل ندارید، با این 10 روش جمع آوری ایمیل در زمینۀ به دست آوردن ایمیلهای با کیفیت کار کنید.
آزمون این یا آن A/B
یکی از واژه ها و اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ است. هنگام اجرای هر نوع تبلیغات بهتر است که آزمون A/B را انجام دهید. وقتی شما دو یا سه تبلیغ مشابه را به صورت همزمان پخش میکنید، میتوانید بفهمید که کدام یک بهترین عملکرد را دارد. میتوانید همان تصویر را کپی کنید یا تغییر دهید یا برگردانید. تست تقسیم یا تست A/B با نشان دادن اینکه افراد به کدام تبلیغ علاقۀ بیشتری نشان میدهند، میتواند به شما کمک کند تا مخاطبان خود را بشناسید. وقتی که آزمون A/B به پایان رسید شما یک آگهی با عملکرد عالی دارید. این مورد روی ایمیل مارکتینگ هم به همین خوبی میتواند عمل کند.
(CPI (Cost Per Impression هزینۀ تمام شده
CPI نشان میدهد که چند بار تبلیغات شما در سایت ظاهر شده حتی اگر کاربران دیده یا ندیده باشند و به آن واکنش نشان داده یا نداده باشند. این واژه شبیه واژۀ نرخ مشاهده (reach) در دنیای بازاریابی است، با این تفاوت که نرخ مشاهده به شما میگوید چند نفر محتوای شما را به انتخاب خود میبینند، اما تمام شده (impression)، نشاندهندۀ تعداد دفعاتی است که تبلیغ شما به نمایش درمیآید. impression برند را میشناساند، اما reach کمک میکند تا برند ساخته شود.
فرایند جذب مخاطب یا lead Generation/ جلب توجه یا lead magnet/ پرورش لید یا lead Nurturing
این سه واژۀ بازاریابی اینترنتی همیشه کنار هم هستند تولید لید (مشتری راغب) دقیقاً همان چیزی است که به نظر میآید. چگونه مشتریان را جذب کنید. جلب توجه میتواند هدایای کوچک، کتاب الکترونیکی رایگان، راهنما و غیره باشد که تجارت شما در ازای دریافت ایمیل به مشتریان ارائه می دهد. جلب توجه یا لید مگنت ابزاری است که به شما کمک میکند تا مشتریان احتمالی را جذب کنید. زمانی که توجه مشتری جلب شد و به مشتری بالقوه تبدیل شد باید آن را پرورش داد تا زمانی که به مشتری بالفعل تبدیل شوند. به طور معمول تجارت از طریق کانال فروش پیشرفت میکند. پرورش لید میتواند از طریق فرم یا ارسال ایمیل یا هدفگیری مجدد مشتریان در شبکههای اجتماعی در واقع پیگیری مشتریان بالقوه در شبکههای اجتماعی باشد.
(CTR (Click Through Rate نرخ کلیک
هنگام اجرای یک کمپین تبلیغاتی در شبکههای اجتماعی، نرخ کلیک برابر تعداد کلیک روی تبلیغات توسط کاربران تعیین میشود. برای محاسبه CTR خود باید کل کلیکهای دریافتی آگهی خود را بردارید و آن را بر تعداد دفعات نمایش (تقسیم) تقسیم کنید. سپس آن عدد را به درصد تبدیل کنید. این اصطلاح را دوباره در بخش ایمیل مارکتینگ مشاهده خواهید کرد.
Engagement rate یا نرخ مشارکت
شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک، توییتر و عکسهای اینستاگرام همگی نرخ مشارکت دارند. این میزان، میزان آشنایی کاربران را با برند شما نشان میدهد. تعداد کامنتهای دریافتی روی پست چقدر است؟ چه تعداد اشتراک وبلاگ دریافت کرده است؟ هرچه میزان مشارکت کاربران با شما بیشتر باشد، محتوای شما نیز بهتر است که این برای سئو بسیار مناسب است. اگر موتورهای جستجو ببینند که کاربران یا وب سایتها و کانالهای رسانهای اجتماعی با شما در تعامل هستند یا نرخ مشارکت بالایی داشتهاید، بهعنوان یک منبع قابلتوجه در صنعت خود مورد مشاهده قرار خواهید گرفت.
remarketing یا بازاریابی مجدد
احتمالاً هر روز با بازاریابی مجدد مواجه میشوید. اگر در حال خرید آنلاین هستید و یک جفت کفش مشاهده میکنید، به احتمال زیاد این جفت کفش را در وبسایت دیگری نیز دوباره خواهید دید. نکته مهم بازاریابی مجدد تاکتیکی است که برای بازگرداندن مشتریانی که خرید نکردهاند به سایت شما استفاده میشود.
اگر تجارت شما شامل بیش از یک محصول برای فروش باشد، میتوانید تبلیغات کاروسل یا گردشی را تنظیم کنید تا در سایتهای دیگر و همچنین در رسانههای اجتماعی یا شبکههای اجتماعی نمایش داده شود. این تبلیغات شامل محصولاتی است که مشتریهای شما قبلاً مشاهده کردند و از آنجایی که آنها قبلاً این محصولات را نگاه کردند بنابراین احتمال اینکه جذب آنها شده و خرید کنند نیز بیشتر خواهد بود.
امتیاز کیفیت یا Quality Score و امتیاز ربط یا Relevancy Score
فیس بوک به خلاقیت و میزان کپی هر تبلیغ نمرهای اختصاص میدهد. این امتیاز توسط فیس بوک به هر یک از تبلیغات شما داده میشود. با استفاده از این نمره میتوانند تصمیم بگیرند، تبلیغات شما در مقایسه با تبلیغات مشابه چگونه است.
گوگل اساساً با دادن نمرۀ کیفیت به شما همین کار را برای تبلیغات پولی انجام میدهد. فاکتورهای زیادی در نمرۀ کیفیت نقش دارند و با گذشت زمان هم بهبود مییابند.
چرا باید به نمره مرتبط بودن یا نمره کیفیت خود اهمیت دهید؟ خوب، هرچه امتیاز شما بیشتر باشد، تبلیغات شما نسبت به رقبا بیشتر نشان داده میشود و هزینه کمتری نیز برای این کار پرداخت میکنید. امتیاز بهتر، هزینهای که قرار است برای هر کلیک پرداخت کنید را، کاهش میدهد. چون هر کلیک به یک مشارکت یا یک قرارداد تبدیل نمیشود. بنابراین پایین نگهداشتن هزینه CPC یک کلید مهم است.
B2B یا B2C
تجارت به تجارت (B2B) و تجارت به مصرف کننده (B2C) دو اصطلاح بازاریابی اینترنتی هستند که توصیف میکنند چه کسی با چه کسی تعامل دارد. آیا تجارت شما با مشاغل دیگر مرتبط است یا مستقیماً به مصرف کنندگان مراجعه میکنید؟ استراتژی شما در هرکدام از اینها متفاوت خواهد بود. برخی کانالهای رسانههای اجتماعی وجود دارد که شرکت های B2B باید فعال باشند. اما شرکتهای B2C نباید آنها را فعال کنند. استراتژی تبلیغاتی شما زمانی که مشاغل را مورد هدف قرار میدهید، با زمانی که مشتری هدف شماست، متفاوت خواهد بود. اطمینان حاصل کنید که میدانید مخاطبان شما چه کسانی هستند!
call to action یا فراخوان عمل
یکی از اصطلاحات بازاریابی اینترنتی مهم فراخوان عمل است. فراخوان عمل، معمولاً دکمهای است که برای جلب توجه مشتریان شما و وادار کردن آنها به کلیک، خرید، ارسال نامۀ الکترونیکی یا هر اقدام دیگری که میخواهید انجام دهند، استفاده میشود. فراخوان عمل میتواند در تبلیغات شبکههای اجتماعی، کمپینهای ایمیل یا در وب سایت شما استفاده شود. فراخوان شما باید بزرگ و پررنگ باشد و بتواند توجه مشتری شما را جلب کند. CTA ای موثر است که کوتاه، شیرین و قابل توجه باشد. هنگامی که شخصی وارد وب سایت شما میشود، باید فوراً بداند که شما میخواهید چه اقدامی انجام دهد، خرید، فروش، حراج، ایمیل خود را وارد کند یا جدیدترین محصولات شما را ببیند.
buyer persona یا شخصیت ایدهآل خریدار
شخصیت ایدهآل خریدار چیزی است که شما یا تیم بازاریابی خود ایجاد میکنید و به شما ایدۀ بهتری از شکل ظاهری مشتریان بالقوه خود میدهد، که شامل اطلاعات ویژگیهای جامعهشناختی مانند جنسیت، سن و علایق خواهد بود. شخصیت ایدهآل خریدار شامل یک شخصیت واقعی نیست، بلکه براساس بررسی بازار هدف تعیین میشود که انگیزهها، رفتارها و اهداف خرید مشتریان در نظر گرفته شود. پیدا کردن مشخصات مشتریان بالقوه گام مهمی است. از آن صرف نظر نکنید.
شخصیت ایدهآل خریدار شما باید شامل کار خریدار، عنوان شغلی، علایق، سابقه و چالشهایی که با آنها روبرو است، باشد. همچنین بهتر است اهداف یا ترسهایی را که ممکن است خریدار احتمالی شما داشته باشد، درج کنید. به این ترتیب متوجه میشوید که برای ترغیب خریدار احتمالی چه راه حلهایی باید ارائه دهید، زیرا مشتریان راه حلهای مشکلات خود را میخرند نه محصولات شما را.
pixel یا پیکسل
پیکسل تنها یک بیت کد است (البته به عنوان یک اسکریپت هم شناخته میشود) که شما آن را جهت ردیابی در وبسایت خود قرار میدهید. با پیکسل قادر میشوید دادههای مشتریان و تحرکات آنها در وب سایت خودتان را جمعآوری و تجزیه و تحلیل کنید. همچنین میتوانید از پیکسل برای هدفگیری مجدد مشتریان با Facebook استفاده کنید. از آنجا که پیکسل موجود در سایت شما هر مشتری مراجعهکننده را ردیابی میکند، میتوانید از این دادهها برای هدف قرار دادن آنها در تبلیغات بعدی Facebook خود استفاده کنید.
اگر با HTML آشنا نباشید، پیکسل مانند یک سری کد به نظر میرسد که اصلا مهم نیست، آنچه برای شما مهم است، کپی کردن و جایگذاری آن در مکان صحیح وب سایت است. فیس بوک آموزشهای خوبی در مورد چگونگی انجام این کار تقریبا برای همۀ سیستم عاملهای اصلی وب سایت ارائه میدهد.
صفحۀ تشکر
اگر کار شما یک تجارت الکترونیک است، صفحۀ تشکر ضروری است. چرا به پیکسل صفحه تشکر نیاز دارید؟ مشتریها مراحل پرداخت را انجام میدهند و سایت تعاملات آنها را ردیابی نمیکند. یک صفحه تشکر ساده امکان ردیابی ROI را به شما میدهد. این صفحه میتواند بعد از خرید افراد به سایت شما اضافه شود اما اگر سایت شما یک تجارت الکترونیک نیست، میتوانید یک صفحۀ تشکر به فرم تماس خود اضافه کنید تا به شما نشان دهد که مشتریهای شما از کجا آمدهاند و پیگیری تعاملات را آسان میکند!
SEO
یکی از واژهها و اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ که بسیار مهم است واژۀ سئو است. بهینهسازی موتور جستجو یا سئو SEO راهی اصلی برای بالا بردن رتبۀ سایت شما در موتورهای جستجو است. مراحل مختلفی برای SEO وجود دارد، مانند انتخاب کلمات کلیدی مورد نظر که میخواهید کسب و کار شما با آنها رتبهبندی شود، بهینهسازی صفحات خود با آن کلمات کلیدی، نوشتن وبلاگ و به دست آوردن بکلینک.
متخصصان بازاریابی اینترنتی ما در زمینۀ بهینهسازی صفحه، وبلاگنویسی و به دست آوردن بکلینک خبره هستند و میتوانند به شما در بهینهسازی سریع سایت خود کمک کنند! متود انتخاب کلمات کلیدی مناسب، بهینهسازی سایت با استراتژی ساخت کلمات کلیدی، و به دست آوردن بکلینک. شما میتوانبد خودتان از ابزار google keyword planner کمک بگیرید. برای آشنایی با نحوه کار گوگل کی ورد پلنر کلیک کنید. بدون کمک گرفتن از کارشناسان بسیار زمانبر است. چون موتورهای جستجو برای بررسی هرگونه تغییری که در سایت شما ایجاد میشود، باید سایت شما را جستجو کنند. اما اگر میخواهید هرچه زودتر به رتبۀ بالاتر برسید، راهی سریعتر ولی هزینهبر وجود دارد (استفاده از متخصصان).
پرداخت به ازای کلیک (تبلیغات کلیکی) Ppc یا pay per click
PPC شباهتهایی با SEO دارد اما به ازای این تبلیغ به گوگل پول پرداخت میشود. PPC سریع است. به محض راهاندازی کمپین تبلیغاتی خود، میتوانید بلافاصله رتبهبندی را شروع کنید. اگر بودجه داشته باشید و بخواهید هزینه کنید، در کمترین زمان در بالاترین نتایج جستجوی Google قرار خواهید گرفت. PPC همچنین شامل چستجوی کلمات کلیدی است، به جای بهینهسازی صفحه، تبلیغات استفاده میشود. تبلیغات شامل دو عنوان کوتاه، توضیحات و پیوند به وب سایت یا صفحه اصلی شماست. همچنین میتوانید افزودنیهای دیگر مانند شماره تلفن دفتر خود یا لینک به صفحات دیگر سایت خود را قرار دهید.
SEO و PPC به صورت جداگانه عالی عمل میکنند، اما با هم میتوانند تجارت شما را به اوج برسانند. دربارۀ تفاوت این دو اصطلاح بازاریابی دیجیتال و نحوۀ استفاده از هر یک از آنها، از راهنمای مبتدیان SEO و PPC استفاده کنید.
(DA (Domain Athority یا اعتبار دامنه
معیاری برای سنجش کیفیت یک سایت بین 1 تا 100 است. توسط شرکت moz، که یک شرکت تجزیه و تحلیل بازاریابی اینترنتی است، تعیین میشود. هرچه DA شما بالاتر باشد، وب سایت شما قدرتمندتر و شانس رتبهبندی شما بالاتر است. هنگام جستجوی کلمات کلیدی، اعتبار دامنه معیاری است که به شما کمک میکند، تعیین کنید آیا قادر به رقابت با شرکتهایی هستید که قبلا رتبهبندی کردهاند یا نه.
به عنوان مثال، اگر DA شما 20 است و کلمۀ کلیدی خود را در گوگل جستجو میکنید و وبسایتهایی ظاهر میشوند که همه DA بین 50-70 دارند، احتمالاً نمیتوانید رتبهبندی خود را با آن کلمه انجام دهید.
اعتبار صفحه یا page authority
تک تک صفحات سایت دارای رتبۀ مخصوص خود هستند. عملکرد page authority همانند پیج رَنکِ گوگل است. صفحۀ اول هر سایت مهمترین صفحه و با ارزشترین صفحه هر سایت است. بیشترین لینکها و بیشترین ورودی سایت را صفحه اول هر سایت به خود اختصاص میدهد. به همین دلیل، صفحه اول هر سایت امتیاز (PA) بیشتری نسبت به دیگر صفحات خواهد گرفت. مطمئن شوید که اعتبار صفحات به طور مساوی در سایت توزیع میشوند. اگر در سایت خود یک صفحه دارید (بگذارید بگوییم صفحۀ اصلی) که دارای رتبۀ 1 در جستجو است و دارای PA 100 است، عالی است. اما در مورد سایر صفحات شما چطور؟ هر چه تعداد صفحاتی که دارای PA زیاد هستند بیشتر باشد، احتمال رتبهبندی بیشتر است، به این معنی که شغل شما در نتایج جستجو به تعداد بیشتری نشان داده میشود.
Bounce Rate یا نرخ پرش
یکی از مهمترین اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ است که هم در مورد سایتها و هم در مورد ایمیلها و هم در مورد رسانههای اجتماعی تعریف خود را دارد. نرخ پرش به معنی تعداد کاربرانی است که پس از ورود به سایت شما بدون مشاهده هیچ صفحۀ دیگری از آن خارج میشوند. نرخ پرش به میزان حضور آنها در صفحه شما بستگی نداشته و معیاری برای سنجش جذابیت سایت شما از دید بازدیدکنندگان است. Google Analytics نرخ پرش وب سایتتان را، به شما نشان میدهد. اگر این تعداد زیاد باشد، باید برخی از تنظیمات را انجام دهید. هر چقدر کاربر صفحۀ بیشتری ببیند و زمان بیشتری را در سایت شما بگذراند، شانس صعود شما در رتبهبندی جستجو بیشتر است.
* این اصطلاح را دوباره در بخش بعدی خواهید دید البته در ایمیل مارکتینگ کمی متفاوت است.
(Above The Fold) ATF فضای بالای صفحه
محتوای “بالای صفحه” هر محتوایی است که قبل از اینکه کاربر در صفحه پایین بیاید ظاهر میشود. بنابراین چه چیزی باید در بالای صفحه قرار گیرد؟ مهمترین محتوای شما مثل تگ عنوان H1 شما (برای اهداف SEO) و فراخوان عمل! اگر مشتری سایت شما را بازدید کند و سریعا متوجه نشود که چه خبر است، احتمال فشار دادن دکمه برگشت زیاد است.
تقسیمبندی لیست ایمیل
تقسیمبندی لیستهای ایمیل برای خودکارسازی ارسال ایمیل (اتوماسیون) روشی بسیار عالی است. روشهای زیادی برای تقسیم لیست وجود دارد. براساس صنعت، سن، مکان، مشتریان جدید و قدیمی و برگشتی و… . از این لیستها میتوان برای خودکارسازی ارسال ایمیل یا اتوماسیون هدایت ایمیل استفاده کرد. اگر میخواهید تمام ایمیلهایی که ارسال میشوند مشتریان بالقوۀ شما را به مشتریان قطعی تبدیل کند، اجازه دهید کارشناسان ایمیل مارکتینگ کمپین شما را بسازند! شما میتوانید اتوماسیون مشتری جدید، اتوماسیون مشتری برگشتی و همچنین برای مشتریانی که در مدت زمان مشخصی خریدی نکردهاند یک اتوماسیون، داشته باشید. به هرحال برای تقسیمبندی لیست، همیشه باید یک استراتژی داشته باشید.
ضریب بازگشت یا Bounce Rate
ضریب بازگشت یکی از اصطلاحات بازاریابی اینترنتی است که بسیار هم اهمیت دارد. ضریب بازگشت به ما نشان میدهد چند درصد از ایمیلهایی که ارسال کردیم به دست گیرنده نرسیده است. اگر بونسریت شما زیاد است، ممکن است مشکلی در ایمیل شما یا دامنۀ ارسال ایمیل وجود داشته باشد، بنابراین هر زمان ایمیل ارسال میکنید همیشه ضریب بازگشت خود را بررسی کنید. دو نوع ضریب بازگشت وجود دارد، یکی Soft Bounce rate و دیگری hard bounce rate که برای داشتن یک کمپین تبلیغاتی موفق ایمیل مارکتینگ باید آنها را بشناسید.
نرخ بازگشت سخت یا hard bounce rate
در کمپین ایمیل مارکتینگ خود حتما، ایمیل بازگشتی مشاهده خواهید کرد. هارد بونس ریتها ایمیلهایی هستند که تحویل داده نشدهاند. این اتفاق به دو دلیل رخ میدهد. اول اینکه ممکن است ایمیل اشتباه باشد اما اگر آدرس ایمیل صحیح باشد، مسدود شدهاید. به همین دلیل تهیۀ لیست ایمیل بسیار مهم است. این یعنی اینکه شما ایمیل افراد را جمع کردهاید و شما اجازۀ ارسال ایمیل به آنها را دارید. لیستهای ایمیل را خریداری نکنید، چون در طولانی مدت به شما آسیب میرساند. اگر افراد شما را مسدود کنند یا گزارش دهند که هرزنامه است، قابلیت تحویل شما کاهش مییابد.
نرخ بازگشت نرم یا soft bounce rate
بازگشت نرم به این معنی است که ایمیل شما تحویل داده شده است اما به دلیل پر بودن اینباکس کاربران، سرور ایمیل آنها هنگام تحویل از کار افتاده است یا شاید ایمیل بیش از حد بزرگ است و دوباره برگشت داده شده است. برخی از APIهای ایمیل چندین بار دیگر نامه را ارسال میکنند. اما درنهایت اگر این موضوع ادامه داشته باشد، API آدرس ایمیل را از لیست مشترکان شما حذف میکند.
نرخ باز کردن نامه یا open rate و نرخ مجموع باز کردن نامه یا total rate
برخی از پلتفرمهای ایمیل میتواند تعداد دفعات باز کردن نامه و همچنین تعداد کل دفعات باز شدن نامه را به شما نشان دهد. تفاوت بین این دو اصطلاح ایمیل مارکتینگ خیلی مهم است. میزان باز کردن ایمیل شما به شما میگوید که چند کاربر ایمیل شما را باز کردهاند. گاهی اوقات افراد دو یا سه بار همان ایمیل را باز میکنند مخصوصا اگر کوپن یا پیشنهاد ویژهای در این رابطه وجود داشته باشد. مجموع باز کردن نامه، هربار باز شدن نامه را نشان میدهد.
نرخ کلیک یا Click Through Rate (CTR)
نرخ کلیک معیاری است که باید بیشترین توجه را به آن داشته باشید. هدف کمپینهای ایمیل این است که مشترکان ایمیل، را جذب کرده و آنها را به سایت خود بازگردانند. میزان تعامل را میتوان از طریق اندازهگیری دفعات باز کردن ایمیل و نرخ کلیک را میتوان با تعداد دفعات مراجعه به سایت شما یا تعداد دفعات کلیک روی سایت اندازهگیری کرد. این دو معیار کنار هم هستند، چرا که افراد اول باید ایمیل شما را باز کنند، سپس روی سایت شما کلیک کنند.
آنچه آموختیم
اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ را یاد گرفتید؟ بعضی از آنها گیجکننده هستند. اما با درک آنها میتوانید میزان بازگشت سرمایۀ خود را بسنجید، تبلیغات بهتری داشته باشید و بفهمید چه مشکلاتی در کمپین شما رخ میدهد (و چگونه آن را درست کنید).
اگر شرایط و اصطلاحات بازاریابی اینترنتی را درک کنید، آمادهاید گام بعدی را در رشد تجارت خود بردارید. اگر هنوز در مورد اصطلاحات بازاریابی اینترنتی سوالی دارید، با متخصصان مدیر جوان تماس بگیرید. ما میتوانیم در ساختن استراتژی شبکههای اجتماعی، تبلیغات، مدیریت کمپینهای ایمیل و حتی ایجاد یک وب سایت جدید به شما کمک کنیم.
منبع: وبسایت lyfemarketing